{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
جاده ی زندگی نباید صاف و مستقیم باشد ، خوابمان می گیرد ... دست اندازها نعمتند...!!!
دیشب تو خواب با بارون مسابقه دادم.اون بارید و من گریه کردم.. باهاش از تو حرف زدم..اون دلتنگ خورشید شده بود و من دلتنگ تو..
مــرور میــــکنـَم .. خاطِراتِـمـــان را امـــــا مَگر .. کـپـــی برابـَـر اَصـــل میشــَـــوَد ؟.
برف ببارد یا باران!!! برای باور زمستان؛ همین جای نبودنت کافی ست...!
شیشه نازک احساس مرا دست نزن !چِندشم می شود از لک انگشت دروغ !!!آن که میگفت که احساس مرا می فهمد …کو کجا رفت ؟ که احساس مرا خوب فروخت
غم رفتنت در سينه باز مانده،برگرد تا اين دل در سينه نمرده
غصه ی محترم : لطفا مزاحم تنهایی من نشو ، حالا که عشقم ترکم کرده قلدری میکنی ؟ از ما تنهاتر گیر نیاوردی ؟
کاش دستی از فراسوی افق ، گوش سنگین زمان را می کشید هم زبانی می رسید از راه دور ، طعم تنها بودنم را می چشید
باورش سخته هنوزم که تو رفتی از کنارم خط کشیدی روی فردا ، بی تو فردایی ندارم
به دروغ گفته ام به خوابم می آیی تا چشمانم دمی پلک بر هم بگذارند
کهنه فروش تو کوچمون داد میزد: "چراغ کهنه میخریم.... وسایل شکسته میخریم" بی اختیار داد کشیدم کهنه فروش قلب شکسته میخری؟ با یه لبخند تلخ گفت: اگه ارزش داشت که نمیشکست....
ديگه فرصتي براي پيامك نيست دست واژه ها را ميگيرم و بديدنت ميآيم. دلتنگيت در هيچ پيامي نميگنجد.
گاهي فرار ميكنم از فكر كردن به تو مثل رد كردن آهنگي كه خيلي دوسش دارم.
جای خالیت را نفس عمیق می کشم ... عطرت از تو باوفا تر است !
بوی مهربانی میآید کجا ایستاده ای ؟ در مسیر باد !
دلتنگم از اين لبخندهاي خشک ، احوالپرسي هاي معمولي ! چشمانِ من تصويري از جنسِ تو ميخواهد .
جاده ی زندگی نباید صاف و مستقیم باشد ، خوابمان می گیرد ... دست اندازها نعمتند...!!!
دیشب تو خواب با بارون مسابقه دادم.اون بارید و من گریه کردم.. باهاش از تو حرف زدم..اون دلتنگ خورشید شده بود و من دلتنگ تو..
مــرور میــــکنـَم .. خاطِراتِـمـــان را امـــــا مَگر .. کـپـــی برابـَـر اَصـــل میشــَـــوَد ؟.
برف ببارد یا باران!!! برای باور زمستان؛ همین جای نبودنت کافی ست...!
شیشه نازک احساس مرا دست نزن !چِندشم می شود از لک انگشت دروغ !!!آن که میگفت که احساس مرا می فهمد …کو کجا رفت ؟ که احساس مرا خوب فروخت
غم رفتنت در سينه باز مانده،برگرد تا اين دل در سينه نمرده
غصه ی محترم : لطفا مزاحم تنهایی من نشو ، حالا که عشقم ترکم کرده قلدری میکنی ؟ از ما تنهاتر گیر نیاوردی ؟
کاش دستی از فراسوی افق ، گوش سنگین زمان را می کشید هم زبانی می رسید از راه دور ، طعم تنها بودنم را می چشید
باورش سخته هنوزم که تو رفتی از کنارم خط کشیدی روی فردا ، بی تو فردایی ندارم
به دروغ گفته ام به خوابم می آیی تا چشمانم دمی پلک بر هم بگذارند
کهنه فروش تو کوچمون داد میزد: "چراغ کهنه میخریم.... وسایل شکسته میخریم" بی اختیار داد کشیدم کهنه فروش قلب شکسته میخری؟ با یه لبخند تلخ گفت: اگه ارزش داشت که نمیشکست....
ديگه فرصتي براي پيامك نيست دست واژه ها را ميگيرم و بديدنت ميآيم. دلتنگيت در هيچ پيامي نميگنجد.
گاهي فرار ميكنم از فكر كردن به تو مثل رد كردن آهنگي كه خيلي دوسش دارم.
جای خالیت را نفس عمیق می کشم ... عطرت از تو باوفا تر است !
بوی مهربانی میآید کجا ایستاده ای ؟ در مسیر باد !
دلتنگم از اين لبخندهاي خشک ، احوالپرسي هاي معمولي ! چشمانِ من تصويري از جنسِ تو ميخواهد .
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}